سهر

سهر

سهر در گویش دو سه هزار سال پیش یعنی قرمز یا فولاد گداخته و در جنوب سهر چند تپه قرمز رنگ وجود دارد که نقطه آغازین سهر از چشمه کنار تپه بوده است و به همین علت نام این روستا سهر 'گردیده است.
سهر

سهر

سهر در گویش دو سه هزار سال پیش یعنی قرمز یا فولاد گداخته و در جنوب سهر چند تپه قرمز رنگ وجود دارد که نقطه آغازین سهر از چشمه کنار تپه بوده است و به همین علت نام این روستا سهر 'گردیده است.

مراسم احیای شب قدر

احیای شب 19 ماه مبارک رمضان با سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین سیدرضا محمودی
4 تیر سال 1395

مسجد روستای سهر



عکس از آقای رضا قاسمی (حاج مراد)



عکس ها از آقای مجید قاسمی(محمد)

حلول ماه مبارک رمضان مبارک

فرا رسیدن ماه نزول کلام وحی و ماه میهمانی خدا بر شما مبارک


رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

و هو شهر اوله رحمة و اوسطه مغفرة و اخره عتق من النار.

رمضان ماهی است که ابتدایش رحمت است و میانه اش مغفرت و پایانش آزادی از آتش جهنم.

(بحار الانوار، ج 93، ص 342)


عکس دسته جمعی

دومین روز از ماه مبارک رمضان سال 1394
مسجد صاحب الزمان روستای سهر


عکس ازآقای مجید قاسمی

رنگ زدن درها و پنجره های مسجد سهر

بعد از به اتمام رسیدن تعمیرات نمای بیرونی مسجد سهر ، مدتی هست که رنگ زدن درها و پنجره های مسجد شروع شده و تعدادی از آن ها رنگ زده  شده اما چون این کار به صورت پاره وقت انجام میشه خیلی بیش از حد معمول زمان برده
31 خرداد (چهارم ماه مبارک رمضان) سال 1394
مسجد صاحب الزمان روستای سهر

 عکس ارسالی توسط آقا مجید قاسمی

ولادت حضرت زهرا (سلام الله علیها ) مبارک باد

ای اولین زنی که به مردان سرآمدی / سر تا قدم تجسم اوصاف سرمدی
کانون عشق و عاطفه یعنی که فاطمه /آئینه ی تمام نمای محمدی

حضرت فاطمه‏ی زهرا، دختر نبی‏ مکرّم اسلام در سال پنجم بعثت، هشت سال قبل از هجرت، در مکه به دنیا آمد. ام ابیها،ام الحَسَنین، اُمُّ السِّبطَین وامُّ الائمَه از کُنیه‏ های آن بانو و صدیقه، کبری، بتول، سیّده‏ ی نساءالعالمین، مطهّره، راضیه، مرضیه، طاهره و محدثه و... از القاب آن حضرت است.

صدیقه ‏ی طاهره، در مقام تقوا و عصمت و طهارت به جایی رسید که رسول خدا(ص) غضب و خشنودی آن بانو را غضب و خشنودی خداوند معرفی می‏کند. یکی از یادگارهای حضرت زهرای مرضیّه(س) تسبیحِ آن بزرگوار در تعقیب نمازها است که در روایات امامان(ع) به نام تسبیح حضرت زهرا، آمده است.


آیات و روایات متناسب با ولادت حضرت زهراعلیها السلام:

قرآن کریم:

إنّا أعطَیناکَ الکَوثَرَ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَر
همانا ما کوثر را به تو عطا کردیم پس برای پروردگارت نماز بخوان و قربانی کن
کوثر ، آیه ۲ - ۱ .


پیامبر اکرم(ص):

فاطِمَةُ أَعَزُّ النّاسِ عَلَیَّ
فاطمه عزیزترین مردم نزد من است
بشارة المصطفی ، ص ۷۰ .

 فاطمةُ بَضْعَةٌ مِنّی ، مَن سَرَّها فقد سَرَّنی ومَن ساءها فقد ساءنی ، فاطمهُ أعزُّ النّاسِ علَیَّ.

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : فاطمه پاره تن من است، هرکه او را شاد سازد مرا شاد کرده و هر که او را غمین کند مرا غمزده کرده است . فاطمه عزیزترین فرد براى من است .
البحار : ۴۳ / ۲۳ / ۱۷ .



حضرت فاطمه (سلام الله علیها):

فَرَضَ اللَّهُ الصَّلاةَ تَنزِیهاً مِنَ الکِبرِ
خداوند نماز را برای دوری از کبر واجب کرد
بحار الأنوار ، ج ۸۲ ، ص ۲۰۹ .

فَجَعَلَ اللَّهُ . . . إطاعَتَنا نِظاماً لِلمِلَّةِ و إمامَتَنا أماناً لِلفُرقَةِ
خدا اطاعت از ما را رشته سامان ملّت ، و امامت ما را مایه ایمنی از تفرقه قرار داده است
الإحتجاج ، ج ۱ ، ص ۱۳۴ 
خِیارِکُم ألیَنُکُم مَناکِبَهُ و أکرَمُهُم لِنِسائِهِم
بهترین شما کسانی‏اند که با مردم نرم‏ترند و زنان خویش را بیشتر گرامی می‏دارند
دلائل الإمامه ، ص ۷۶ .

ولادت حضرت رسول اکرم محمد مصطفی (ص) و و امام جعفر صادق مبارک باد

امشب سخن ازجان جهان بایدگفت
توصیف رسول(ص) انس و جان باید گفت
در شـــــام ولادت دو قــطب عالم 
تبریک به صــاحب الزمان (عج) باید گفت . . .

حضرت رسول صلی الله و علیه و آله:
کنیه‏ی آن حضرت، ابوالقاسم و القاب ایشان، رسول اللَّه، نبی اللَّه، خاتم الانبیا، سَیِّدُالبَشَر و... می‏باشد. پدر ایشان عبداللَّه بن عبدالمطلب و نیز مادر آن حضرت آمنه بنت وَهَب است. رقیه، ام کلثوم، زینب، قاسم، عبداللَّه، ابراهیم و حضرت فاطمه‏ی زهرا(س) فرزندان پیامبر اسلام می‏باشند که به جز فاطمه(س) همگی در دوران حیات پیامبر، از دنیا رفتند. دوران زندگی پیامبر اکرم(ص) در دو شهر مکه و مدینه سپری شد. ایشان پس از آن که در چهل سالگی برای پیامبری برگزیده شدند، در ابتدا دین الهی را به طور مخفیانه تبلیغ می‏کردند و پس از سه سال، به دعوت آشکار دست زدند. رنج‏ها و سختی‏های فراوانی که پس از درگذشت ابوطالب، عمو و حضرت خدیجه(س) همسر آن حضرت بر ایشان گذشت و همچنین اعلام آمادگی مردم یثرب برای پذیرفتن آن پیامبر عظیم‏الشأن، زمینه ساز هجرت بزرگ ایشان به مدینه گردید.

امام جعفر صادق علیه السلام:
حضرت‌ امام‌ جعفر صادق‌ علیه‌ السلام‌ رئیس‌ مذهب‌ جعفرى‌ ( شیعه‌ ) در روز 17ربیع‌ الاول‌ سال‌ 83 هجرى‌ چشم‌ به‌ جهان‌ گشود . پدرش‌ امام‌ محمد باقر ( ع‌ ) و مادرش‌ "ام‌ فروه‌" دختر قاسم‌ بن‌ محمد بن‌ ابى‌ بکر مى‌باشد. 
 کنیه‌ آن‌ حضرت‌ : "ابو عبدالله‌" و لقبش‌ "صادق‌" است‌ . حضرت‌ صادق‌ تا سن‌ 12 سالگى‌ معاصر جد گرامیش‌ حضرت‌ سجاد بود و مسلما تربیت اولیه‌ او تحت‌ نظر آن‌ بزرگوار صورت‌ گرفته‌ و امام‌ ( ع‌ ) از خرمن‌ دانش‌ جدش‌ خوشه‌چینى‌ کرده‌ است‌ . 
 پس‌ از رحلت‌ امام‌ چهارم‌ مدت‌ 19 سال‌ نیز در خدمت‌ پدر بزرگوارش‌ امام‌ محمد باقر ( ع‌ ) زندگى‌ کرد و با این‌ ترتیب‌ 31 سال‌ از دوران‌ عمر خود را در خدمت‌ جد و پدر بزرگوار خود که‌ هر یک‌ از آنان‌ در زمان‌ خویش‌ حجت‌ خدا بودند ، و از مبدأ فیض‌ کسب‌ نور مى‌نمودند گذرانید . بنابراین‌ صرف‌ نظر از جنبه‌ الهى‌ و افاضات‌ رحمانى‌ که‌ هر امامى‌ آن‌ را دار مى‌باشد ، بهره‌مندى‌ از محضر پدر و جد بزرگوارش‌ موجب‌ شد که‌ آن‌ حضرت‌ با استعداد ذاتى‌ و شم‌ علمى‌ و ذکاوت‌ بسیار ، به‌ حد کمال‌ علم‌ و ادب‌ رسید و در عصر خود بزرگترین‌ قهرمان‌ علم‌ و دانش‌ گردید . پس‌ از درگذشت‌ پدر بزرگوارش‌ 34 سال‌ نیز دوره‌ امامت‌ او بود که‌ در این‌ مدت‌ "مکتب‌ جعفرى‌" را پایه‌ریزى‌ فرمود و موجب‌ بازسازى‌ و زنده‌ نگهداشتن‌ شریعت‌ محمدى‌ ( ص‌ ) گردید .



وَاعتَصِمُوا بِحَبلِ اللَّهِ جَمِیعاً و لاتَفَرَّقُوا

همگی به ریسمان الهی چنگ زنید و پراکنده نشوید
آل عمران ، آیه ۱۰

پیامبرصلی الله علیه وآله :

یَدُاللَّهِ عَلَی الجَماعَةِ و الشَّیطانُ مَعَ مَن خالَفَ الجَماعَةَ یَرکُضُ
دست خدا بر سر جماعت است و شیطان با کسی همراه است که با جماعت ناسازگاری کند
کنزالعمّال ، ح ۱۰۳۱ 

الجَماعَةُ رَحمَةٌ و الفُرقَةُ عَذابٌ
وحدت مایه رحمت ، و تفرقه موجب عذاب است
کنزالعمّال ، ح ۲۰۲۴۲ 


امام جعفر صادق(ع):
من أحب لله و أبغض لله و أعطی لله فهو ممن کمل إیمانه 
هر که برای خدا دوست دارد و برای خدا دشمن دارد و برای خدا عطاء کند ، از کسانی است که ایمانش کامل است .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 189

ان المسلمین یلتقیان ، فافضلهما أشدهما حبا لصاحبه 
امام جعفر صادق (ع) : از دو مسلمان که به هم برخورد می کند آن که دیگری را بیشتر دوست دارد بهتر است .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 193